ستمکار را چنین سوگند دهید ، اگر بایدش سوگند دادن : که او از حول و قوت خدا بیزار است ، چه او اگر به دروغ چنین سوگندى خورد در کیفرش شتاب شود ، و اگر سوگند خورد به خدایى که جز او خدایى نیست در کیفرش تعجیل نبایست چه او خدا را یگانه دانست . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 88 دی 15 , ساعت 10:21 صبح
آلِ ابی‎طالِب، عنوان خاندان ابوطالب‎بن‎عبدالمطّلب‎بن‎هاشم‎بن‎عبدمناف (د ح 619م) عموی پیامبر اسلام(ص) و بزرگترین پشتیبان او تا دم مرگ. نام وی عبد مناف و او خود از خاندان بنب‎هاشم بود. علت اشتهار وی به ابوطالب (هـ م) آن است که فرزندی به نام طالب داشته است. در کتابهای رجال و تاریخ و انساب از این خاندان با عناوین گوناگونی یاد شده است: بنب‎ابی طالب، طالبیّین و بنی‎هاشم طالبی در مقابل بنی‎هاشم عباسی (ابن‎سعد، 1/94؛ طوسی، 191-192؛ نخجوانی، 108؛ بغدادی، 315، 323، 324). این خاندان مکی‎الاصل بوده، اما بعدها افراد آن در مدینه، سوریه، لبنان، عراق، مصر و ایران و دیگر جاها سکونت گزیده‎اند (ابن‎عنبه، 32-35). فرزندان ابوطالب و برخی از نامداران این خاندان بدین شرحند:
1. طالب‎بن‎ابی طالب: (د ح 2ق/623م)، بزرگترین فرزند ابوطالب که از زندگی وی آگهی دقیقی در دست نیست. تنها خبری که از او در تاریخ و رجال و انساب آمده، شرکت وی در جنگ بدر است که مشرکان او را اکراه به این جنگ بردند و او پس از شکست خوردن قریش ناپدید شد، زیرا در میان کشته شدگان و اسیران نبود و به مکه نیز بازنگشت (ابن‎سعد، 1/121). برخی گفته‎اند که از جنگ منصرف شد و با همراهان خود به مکه بازگشت و اندکی پس از آن درگذت (ابن‎هشام، 2/271؛ بلاذری، 2/42). و بعضی نقل کرده‎اند که به یمن یا به شام رفت و در میان راه درگذشت (همانجا). و نیز گفته‎اند که در دریا غرق شد (ابن‎عنبه، 30). وی را فرزندی نبود و از او نسلی نمند (ابن‎کلبی، 1/128؛ ابن‎قتیبه، 120).
2. ابویزید عَقیل‎بن‎ابی طالب: (د 60ق/680م)، عالم به انساب قریش و عرب و یکی از 4 داور مشهور عرب و راوی حدیث (ابن‎اثیر، 3/423-424). با اکراه در جنگ بدر شرکت کرد و اسیر شد و با فدیه‎ای که عموی او عباس پرداخت، آزاد گشت و به گفتة ابن‎قتیبه بلافاصله پس از ازادی مسلمان شد (ص 156). گفته‎اند پیش از صلح حُدیبه، یا در فتح مکه مسلمان شد 0بلاذری، 2/69). فرزندان وی بدین شرحند: یزید، سعید، جعفر اکبر، ابوسعید احوب، مسلم، عبدالله اکبر، عبدالرّحمن، عبدالله اصغر، علی، جعفر، اصغر، حمزه، عثمان، محمد، عبیدالله، ام‎هانی، رمله، اسماء، فاطمه، ام قاسم، زینب و ام نعمان (ابن‎سعد، 4/42؛ زبیری، 85؛ بلاذری، 2/69، 71). مسلم‎بن‎عقیل (هـ م) در کوفه شهید شد و عبدالله اکبر و عبدالرحمن و جعفراکبر و محمدبن‎عقیل در کربلا شهید شدند 0همو، 2/70، 77). از مسلم‎بن‎عقیل نیز دو فرزند به نامهای محمد و عبدالله در کربلا شهید شدند (زبیری، 3/84). نسل عقیل تنها از طریق محمد ادامه یافت چنانکه بنب‎مرقوع در طبرستان، بنب‎همام و بنب‎غلق در نصیبین، فرزندان ابن‎قرشیه در مصر، بنب‎عقیل در یمن و قم و اصفهان و فسا و کوفه و بنب‎اوقص در کرمان و طبرستان و خراسان از بازماندگان او بودند (ابن‎عنبه، 32-35).
3. ابوعبدالله جعفربن‎ابی طالب: (د 8ق/629م)، مشهور به ذوالجناحین و ذوالهجرتین و جعفر طیّار. 10 سال از امام علی(ع) بزرگتر و 10 سال از عقیل کوچک‎تر بود. او سی و دومین نفری است که با همسرش اسماء دختر عُمیس مسلمان شد و ریاست مسلمانان مهاجر به حبشه را به عهده گرفت و روز فتح خبیر به به مدینه بازگشت. وی نخستین و به قولی دومین فرمانده سپاه اسلام در جنگ مؤته بود و در همان جنگ به شهادت رسید (ابن‎کلبی، 129-130؛ ابن‎هشام، 1/275؛ ابن‎سعد 1/121؛ ابن‎قتیبه، 205). از جعفربن‎ابی طالب 8 فرزند پسر باقی ماند: عبدالله، عون، محمداکبر، محمداصغر، حمید، حسین، عبدالله اصغر و عبدالله اکبر. محمداکبر در جنگ صفین با عموی خود علی‎بن‎ابی طالب(ع) بود و به شهادت رسید. عون و محمد اسغر در کربلا شهید شدند. نسل جعفر از طریق عبدالله اکبر ادامه یافت. خاندان جعفربن‎ابی طالب بعدها به شاخه‎های متعدد تقسیم شد: بنب‎عریض، بنب‎موسی‎الجون، بنب‎جعفر، بنب‎عجزه، بنب‎یوسف‎بن‎عبدالله، بنب‎جحاف، بنب‎داوود، بنب‎ادریس، بنب‎الهراج، بنب‎یار، و جعافره. اینان در حجاز، عراق، مصر، دمشق، مغرب، هرات، بلخ، بخارا، اصفهان، اهواز، آذربایجان، گرگان، طبرستان، قزوین، کرمان و شوشتر سکونت داشته‎اند (زبیری، 80-83؛ ابن‎قتیبه، 207، 208، بلاذری، 2/43؛ ابن‎اثیر، 2/287؛ ابن‎عنبه، 36-57؛ بغدادی، 324).
4. ابوالحسن علی‎بن‎ابی طالب(ع): (هـ م). از دیگر نامداران آل ابی‎طالب ثعالبه، هواشم و بنب‎صالح را می‎توان نام برد. از ابوطالب دخترانی نیز به جای ماندند: ام‎هانی (هند یا فاخته)، جمانه و ام طالب (رَبطه).

مآخذ: ابن‎اثیر، عزالدین، اسدالغابه، تهران، المکتبه‎الاسلامیه، 1342ش؛ ابن‎سعد، محمد، الطبقات‎الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر؛ ابن‎عنبه، احمدبن‎علی، عمده‎الطالب، نجف، المطیعه‎الحیدریه، 1380ق؛ ابن‎قتبیه، عبدالله‎بن‎مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، مصر، دارالکتب، 1960م، ص 217؛ ابن‎کلبی، هشام‎بن‎محمد، جمهره‎النسب، به کوشش عبدالستاراحمد فرّاج، کویت، مطبعه حکومه‎الکویت، 1403ق، 1/134؛ ابن‎هشام، عبدالملک، السیره‎النبویه، به کوشش سقا ابیاری شلبی، بیروت، داراحیاء‎التراث‎العربی، 1/261؛ بغدادی، سویدی، محمد امین، سبائک‎الذهب‎فی‎معرفه‎العرب، بیروت، دارالکتب‎العلمیه، 1406ق، ص 351؛ بلاذری، احمدبن‎یحیی، انساب‎الاشراف، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، مؤسسه‎الاعلمی، 1394ق، 2/40، 89، 3/72؛ زبیری، مصعب‎بن‎عبدالله، نسب قریش، به کوشش لوی پروونسال، قاهره، دارالمعارف، 1951م، صص 40، 94، 95؛ طوسی، محمدبن‎حسن، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، 1351ش؛ نخجوانی، هندوشاه، تجارب‎السف، به کوشش عباس اقبال، تهران، طهوری، 1357ش.
علی رفیعی
دایره المعارف بزرگ اسلامی     ج 1 شماره مقاله:358

لیست کل یادداشت های این وبلاگ